1-تلويزيون جمهوري اسلامي ايران پس از پرداخت بهايي چند ميليارد توماني براي خريد تصاوير مسابقات جامجهاني، اين بازيها را به صورت مستقيم براي مردم كشورمان پخش ميكند. ايران در كنار چند كشور انگشتشمار ديگر نظير تركيه و آذربايجان در زمره معدود ممالكي به شمار ميرود كه مانعي در راه تماشاي تصاوير اين رويداد جهاني براي مردمش اتخاذ نكرده و بازيها را رايگان روي آنتن ميفرستد.
اين ماجرا در حال حاضر تبديل به دستاويزي براي دوستان در رسانه به اصطلاح ملي شدهاست تا خيل بينندگان «يك جهان - يك جام» را از نعمت «منت»هاي خود محروم نكنند و هر چند دقيقه يك بار، اين گذشت و ايثار تاريخي جامجم را به رخ خلق خدا بكشند و «تشكر» مطالبه كنند. خب حالا تكليف ما چيست؟ بايد ممنون آقايان باشيم و به ازاي هر مسابقهاي كه نگاه ميكنيم، 90 دقيقه هم مدح و ثناي سياستگذاران محترم اين سازمان عريض و طويل را بگوييم، يا حكايت از قرار ديگري است؟
2-پر واضح است كه صداوسيماي محترم كشورمان ميتوانست امتياز پخش اين رقابتها را خريداري نكند و با صرفهجويي چيزي حدود شش ميليون يورو پول، اقدام به تهيه و توليد حماسههاي تصويري كمنظيري مثل سريال زنبابا، مستند هزاران راه نرفته و بخش خبري 20:30 كند. در اين صورت طبق معمول دست مردم هم به جايي بند نبود و به ويژه علاقهمندان به فوتبال درست مثل شبهاي نوروز يا خيلي از مناسبتهاي ديگر با لبولوچه آويزان مقابل تلويزيون مينشستند و فقط ميتوانستند در غياب پخش زنده مسابقات، حسرت بخورند. با اين همه اما، به نظر ميآيد حتي حالا كه دوستان گرامي دست و دلبازي به خرج دادهاند و امتياز پخش اين مسابقات را خريدهاند،باز هم دليلي براي منت گذاشتن روي سر مردم وجود ندارد و دين چنداني از آنان بر گردن ملت نيست. احتمالا مجريها، گزارشگران و حتي ميهمانان ارجمند اين شبهاي جامجم، هنگام برداشتن تريپ گذشت و فداكاري در راه جلب رضايت بينندگان، به كلي از ياد ميبرند تلويزيون ايران مجموعهاي كاملا دولتي و صد البته انحصاري است!
3-مطابق اصول قانون اساسي كشورمان، تلويزيون ايران نميتواند شبكه خصوصي داشته باشد و انحصار اين رسانه، مطلقا در اختيار دولت است، بودجه اين نهاد از بيتالمال ملت تهيه ميشود و سياستگذاريهاي خرد و كلان آن نيز به دست مقامات كشوري انجام ميگيرد. با اين اوصاف، وقتي دوستان دست به خزانه مردم ميبرند تا براي اجابت حقوق حداقل ميليونها فوتبالدوست ايراني درصد ناچيزي از رديف بودجه ساليانهشان را هزينه كنند، طبيعتا ديگر محلي براي منت گذاشتن باقي نميماند. از ياد نبريم بسياري از كشورهايي كه اقدام به پخش جامجهاني صرفا براي مشتركان كارتي خودشان كردهاند، مملو از انواع كانالهاي خصوصي هستند كه اين شبكهها در راستاي رقابت براي جذب مخاطب بيشتر، پس از خريدن امتياز پخش بازيها، سعي ميكنند با بهاي كمتر و نيز خدمات جانبي بيشتر و متنوعتر پكيج مسابقات را در اختيار تماشاچيهاي خودشان قرار بدهند. شگفتانگيز است كه اين روزها بسياري از همين كانالهاي غيردولتي، علاوه بر پخش بازيها با گزارشهايي به چند زبان گوناگون، حتي سرويسي در دسترس بينندگان خود قرار دادهاند كه با استفاده از آن ميتوانند صداي «ووزلا» را در گيرنده خودشان مهار كنند! آيا آبونه شدن در چنين كانالهاي معتبري كه بدون سانسور و واقعاً «زنده» بازيها را براي بينندگان پخش ميكنند و سالانه فقط چيزي بين 100 تا 200 دلار از شهرونداني كه به پوند و يورو و دلار پول درميآورند حق اشتراك دريافت ميكنند با وضعيت تماشاچي فوتبال ايران كه مجبور است بازي محبوبش را 90 دقيقه با گزارش آقايان موجود تماشا كند قابل مقايسه است و از اين مهمتر آيا چنين شرايطي مستوجب منت گذاشتن بر سر مردم به حساب ميآيد؟ گمان نميكنيم!
4) در شرايطي كه جادوي فوتبال، امسال حتي تلويزيون سراسر حكومتي كشور عجيبي مثل كره شمالي را هم وادار به پخش مستقيم بازيهاي جامجهاني كرد، بعيد است اقدام صداوسيما در روي آنتن بردن بازيها براي مردم كشورمان شاهكاري تاريخي و ايثاري به يادماندني باشد كه در خور اين همه منت نهادن بر سر ملت قلمداد شود؛ آن هم در كشوري كه شعار مسوولانش «خدمت بدون منت» است.اگر خيليها در دنيا براي پخش بازيها از تلويزيون خانهشان به شبكههاي طرف قرارداد خود پول ميپردازند، مردم ما هم پول اين بازيها و خيلي از خدمات انجام داده و نداده رسانه ظاهرا ملي را از پيش و از محل بيتالمال پرداخت كردهاند. اينطور نيست؟!